بر کسی پوشیده نیست که در جهان سیاست و اقتصاد آنچه اهمیت دارد منافع است و این منافع را گروههای اقتصادی و سیاسی تا زمان حصول ادامه میدهند اما در بسیاری از کشورها و در طول تاریخ، نمونههای فراوانی از ائتلاف و همکاری برای یک نائل شدن به هدف خاص که همانا رشد اقتصادی و توسعه است، در بین گروههای اقتصادی و سیاسی میتوان یافت. به عنوان نمونه راکفلر بیش از ۸۴ شرکت رقیب خود را حذف کرد. این روزها اما شما در جهان انرژی شاهد ادغام و تملکهای فراوان و البته همکاریهای بسیاری هستید و در صنعتی مانند خودرو کنسرسیومهای وسیع قارهای را میبینیم. در اقتصاد و روابط بینالمللی هم همکاری کشورها برای تقابل با گروههای رقیب را شاهد بوده و در بسیاری مواقع شاهد انعطاف طرفین حتی به صورت تاکتیکی هستیم.
در اقتصاد ایران اما از یک سو به سبب عدم رشد اقتصادی (متوسط صفر درصد در دهه ۹۰) و از سوی دیگر سقوط آزاد رتبه آزادی اقتصادی (۱۶۰ موسسه فریزر) شاهد رقابت تنگاتنگ و حذفی در کلیت اقتصاد هستیم. از این رو کیک اقتصاد بزرگتر نمیشود اما در اقتصادی که منابع محدود است و رقبا برای به دست آوردن جایگاهی محکمتر حاضر به هیچگونه ائتلاف و همکاری نیستند.
آنچه اهمیت دارد حذف یک طرف ماجرا از اقتصاد است. البته در اقتصادی با مختصات ذینفعانه ایران گاهی یک گروه بر دیگری تفوق مییابد و گروه بازنده بعد از تجمیع نیروها و رایزنیها ممکن است برنده دیروز را از معرکه به در کند. در این اقتصاد آنچه اهمیت دارد قرار گرفتن در راس و در کوتاهترین زمان ممکن است؛ چرا که آینده غیرروشن و مهآلود است و به دست آوردن بیشترین بازده در کمترین زمان میسر خواهد بود. در این بین بلوکبندیهایی متنوع شکل میگیرند که مختصات آن را باید در رتبه آزادی اقتصادی ایران جست.
مثلا در کشوری که رتبه تجارت بینالمللی ۱۶۴ از ۱۶۵ است، نزاعی بین واردکنندگان و انحصارگرایان در جریان است، نمونه واضح آن خودرو یا لوازم خانگی یا نزاع بر سر نرخ ارز ۴۲۰۰ را که هنوز به یاد داریم. این بازی صفر و صد تا زمان بهبود رتبه آزادی اقتصادی ایران و رسیدن به رشد اقتصادی ممتد ادامه خواهد داشت و نمیتوان به رهایی از این شرایط امیدوار بود.
پیمان مولوی
منبع : https://www.fardayeeghtesad.com/news/24629