ازاینکه پایگاه خبری - تحلیلی- آموزشی سایت اقتصادی ایران را جهت بازدید خود انتخاب نموده اید سپاسگزاری می نمایم. ضمنا"، این سایت،به نشانیهای : http://tarazmani.ir http://eghtesa3.ir http://ehteyaj.ir http://adeli16559.ir http://etabar.ir http://koudehi.ir http://mosabbeb.ir http://namooneh.ir http://namouneh.ir https://eghtesadi1.ir http://eghtesadiiran.ir http://eghtesadi1.com http://eghtesadiiran.com http://eghtesadionline.com قابل مشاهده است. مدیرمسئول سایت اقتصادی ایران : محمدرضا عادلی مسبب کودهی

نپرسید ویرگول را کجا بگذاریم، بپرسید چرا ویرگول می‌گذاریم؟

0

اگر از کسانی هستید که معتقدید ویرگول «درنگ‌نما»ست یا خیال می‌کنید ویرگول نشانه‌ای است فقط برای استفاده در جایی که احساس می‌کنید باید مکثی در جمله بیندازید، از این دو نوشتار که در پی می‌آید غافل نشوید.

نخست یادداشتِ دکتر نازنینِ خلیلی‌پور را بخوانید که درباره‌ی نام و کارکردِ ویرگول در فارسی نوشته است با تأکید بر این‌که «درنگ‌نما» نامیدنِ ویرگول با قواعدِ نحوی‌ای که برای ویرگول‌گذاری داده می‌شود در تضاد است. خانم خلیلی‌پور در ادامه به پژوهشِ زبان‌شناختیِ رحمان افشاری درباره‌ی ویرگول اشاره کرده و این‌که او به‌درستی ویرگول را نه درنگ‌نما که مرزنما نامیده است. پس از آن، مقاله‌ی خودِ آقای افشاری را بخوانید که چکیده‌ی بحثی است که سال ۱۳۹۴ در کتابِ «ویرگول‌گذاری و مبانیِ نظریِ آن: کاربردِ بجا و نابجایِ ویرگول» منتشر کرده و در آن می‌گوید ویرگول درنگ‌نما نیست، مرزنماست.

و نمی‌توانم خواندنِ دو یادداشتِ دیگر را هم توصیه نکنم که قبلاً در خوابگرد منتشر کرده‌ام؛ یکی «کسره‌ی اضافه را بنویسیم یا ننویسیم؟» و دیگری «در ضرورتِ نوشتنِ نشانه‌یِ اضافه». استفاده‌ی ولو حداقلی از نشانه‌ی اضافه (یا همان کسره) نیازِ کاذبِ شما به استفاده از ویرگول در جای نادرست را از بین می‌برد.

ویرگول‌های سرگردان

نازنین خلیلی‌پور

نشانه‌گذاری در متون فارسی قدمت چندانی ندارد و ایرانیان علایم سجاوندی را از بیگانگان وام گرفته‌اند تا در چارچوبی مرتب و منظم بنویسند که فهم و خواندنِ متن را آسان کنند. واضح است که نشانه‌گذاریِ اشتباه به بدفهمیِ متن دامن می‌زند. شاید بگویید ما متن‌ها را با همان شیوۀ معمولِ خودمان می‌خوانیم و تابه‌حال مثلاً به ویرگول‌ها و نقطه‌ویرگول‌ها دقت نکرده‌ایم، اما به بدفهمی هم دچار نشده‌ایم و مشکلی برایمان ایجاد نشده است. بله. شما زبان مادری‌تان فارسی بوده‌ است و با شم زبانی‌تان معنی جملاتِ روزنامه‌ها و کتاب‌های روز را تشخیص داده‌اید، اما با توجه به تحولِ زبانْ معلوم نیست بعدها یعنی صد سال دیگر هم خوانندگان به‌راحتی بتوانند جمله‌های بدنشانه‌گذاری‌شده را به‌آسانی بفهمند؛ همان‌طور که امروزه ما متون کهن فارسی را حتماً با تصحیحِ استادان می‌خوانیم و کمتر موفق می‌شویم نسخه‌های خطیِ نشانه‌گذاری‌نشده را بخوانیم.

بنابراین لازم است متون را به‌درستی نشانه‌گذاری کنیم تا اگر صد سال دیگر هم کسی خواست بخواند دست‌کم از این نظر معنایش روشن باشد و نیاز به تفسیر و توضیحِ بسیار نباشد. همچنین نشانه‌‌‌گذاریِ درست به مترجمانِ زبان فارسی نیز کمکِ فراوانی می‌کند. ازآنجا که ویرگول، نقطه‌ویرگول و نقطه نشان‌دهندۀ مرزهای نحویِ جمله‌اند، مترجم از روی همین نشانه‌ها ارتباط میان اجزای جمله را درک خواهد کرد. درواقع نشانه‌گذاریِ نادرست مترجم را نیز سردرگم و گمراه می‌کند.

در بین کتاب‌های آموزش ویرایش در ایران برخی دربارۀ تعاریف علایمی همچون ویرگول و نقطه‌ویرگول به بیراهه رفته‌اند و دچار تناقض‌گویی شده‌اند و با همین نام‌گذاریِ نادرستْ راه ویرگول‌های نابجا را به متن‌های فارسی باز کرده‌اند. مثلاً گفته‌اند ویرگول علامت مکثِ کوتاه است و آن را درنگ‌نما نامیده‌اند و نقطه‌ویرگول نشانۀ مکث بلند است [۱]. بااین‌حال قواعدی را برای ویرگول‌گذاری برشمرده‌اند که اساس همه‌شان بر دستور زبان استوار است، قواعدی مثلِ «ویرگول ساخت‌های نحوی همپایه را جدا می‌کند»، «ویرگول بین پایه و پیرو می‌آید» و غیره.

به‌عبارتی این عده از سویی ویرگول را درنگ‌نما نامیده‌اند، از سویی دیگر معلوم نیست چرا برای گذاشتنِ ویرگولی که قرار است درنگ‌نما باشد، قواعد نحوی لحاظ کرده‌اند. اگر ویرگول نشانۀ مکث باشد، پس مجازیم هرجا دلمان خواست یا هر جا لحن کلام طلبید ویرگول بگذاریم تا مثلاً مکث را نشان دهیم و دیگر چه نیازی به دانستنِ دستورِ زبان! آن‌ها قواعد نحومحور را پذیرفته‌اند، اما با درنگ‌نما نامیدنِ ویرگول، ناخواسته، پای ویرگولِ نابجا را به متن‌ها باز کرده‌اند. به‌هرروی قواعد ویرگول‌گذاری که اکثر مدرسان و نظریه‌پردازان در آثارشان آورده‌اند[۲] به‌وضوح نشان می‌دهد که برای ویرگول‌گذاری باید دستور زبان را به‌خوبی دانست و این نشانه‌ ماهیت نحوی دارد.

مثلاً بین فاعل و فعل یا حتی بین گروهِ فاعلی و فعل ویرگول نمی‌گذاریم، زیرا با این کارْ ارتباط نحوی بین اجزای اصلی جمله را قطع کرده‌ایم که این نوع ویرگول‌گذاری یکی از مصداق‌های ویرگول نابجاست و حاصلش ویرگول‌های سرگردانی‌ است که تکلیف نحویِ آن‌ها در جمله معلوم نیست.

با توجه به آنچه گفته شد، مشخص است که درنگ‌نما نامیدنِ ویرگول با قواعد نحوی‌ای که برای ویرگول‌گذاری داده می‌شود در تضاد است. ازاین‌رو با توجه به اینکه اکثر پژوهشگران و نظریه‌پردازان برای ویرگول‌گذاری قواعد نحومحور وضع کرده‌اند، مجاز نیستیم آن را درنگ‌نما بنامیم. بااین‌حال، اولین کسی که دربارۀ ویرگول پژوهش زبان‌شناختیِ مفصلی در قالب کتاب انجام داده رحمان افشاری است[۳].

او به‌درستی ویرگول را مرزنما نامیده: مرزنمای نحویِ کلمه‌ها، گروه‌های هم‌پایه و بندها. او با استدلال علمی و بیانِ روشن خط بطلانی بر درنگ‌نما بودنِ ویرگول کشیده و با تکیه بر تمایزِ گفتار و نوشتار به‌درستی متذکر شده است که ویرگول‌گذاری گفتارمحور نیست، بلکه نوشتارمحور است. تلفظ‌بنیاد نیست، نحوبنیاد است.

او پیشنهاد کرده است چنانچه نیاز به نشان دادن مکث باشد، به‌جای علامت مکث از علامت آپاستروف (‘) استفاده کنیم؛ گفتنی‌ست در به‌کارگیریِ این علامتْ همگان هم‌نظر نیستند و معمولاً از علامت ساکن ( ْ) استفاده می‌کنند  بااین‌حال گرچه پیشنهادِ او برای به‌کارگیریِ آپاستروف برای نشان‌دادنِ مکثْ همگانی نشده است و حتی ممکن است بعضی نظریه‌پردازان در تشخیص مرزهای نحوی جمله اختلاف‌نظرهایی با او داشته باشند، اهمیتِ کار او در مطرح‌کردنِ این بحث در قالب کتابی جداگانه و بر مبنای اصول علمی است. رویکرد انتقادیِ او به مسئلۀ ویرگول‌گذاری باعث شده در ویرگول‌گذاری‌های نابجای پیشین تجدیدنظر کنیم  و قدری جدی‌تر به این مقوله نگاه کنیم که خوشبختانه  در بعضی آثار چاپی ردِ آن را می‌بینیم.

بااین‌همه معمولاً ویرایش صوری یا فنی را کم‌اهمیت می‌پندارند و گمان می‌کنند به دانشِ زبانیِ خاصی نیاز ندارد و می‌توان آن را دستِ هرکه قدری با ویرایش آشناست و چند قاعده بلد است سپرد، اما شمار بسیاری از آثار چاپیِ موجود در بازار مبیّن این نکته‌ است که در این حیطه نیروی متخصصِ آموزش‌دیده  و دستوردان کم است و کمترین نمودِ آن ویرگول‌های نابجا و سرگردانی‌ست که مثل ریگ در متن‌‌ها ریخته‌ است و باید با گونی‌ جمعشان کرد!


[۱]. مثلاً نک. ذوالفقاری، حسن (۱۳۸۷). راهنمای ویراستاری و درست‌نویسی. تهران: نشر علم. ص ۲۹-۳۲٫

[۲]. مثلاً نک. سمیعی گیلانی، احمد (۱۳۷۹). آیین نگارش. تهران: سمت. ص ۲۲۹-۲۳۱٫

[۳]. افشاری، رحمان (۱۳۹۵). ویرگول گذاری و مبانی نظری آن. تهران: انتشارات مهراندیش.

***

ویرگول نشانه‌یِ درنگ نیست

رحمانِ افشاری

اشاره
یکی از کاربردهایِ نابجایِ ویرگول استفاده از آن به‌عنوانِ علامتِ مکث یا نشانه‌یِ درنگ است؛ اما ویرگول، به شرحی که در زیر خواهد آمد، درنگ‌نما نیست، بلکه مرزنمایِ نحویِ کلمه‌ها و گروه‌هایِ هم‌پایه و بندهاست.

گذار از «ویرگولِ رتوریک» به «ویرگولِ گراماتیک»

اگر نگاهی به تاریخِ نشانه‌هایِ نقطه‌گذاری[۱] یا «جمله‌نشانه‌ها»[۲]بیندازیم، متوجه می‌شویم که تحولی در آن رخ داده است. اگر در گذشته نقطه‌گذاری وسیله‌ای برایِ قرائتِ درستِ متن و تشخیصِ درنگ و آهنگ بود، با گسترشِ فرهنگِ نوشتاری در پیِ صنعتِ چاپ و رواجِ کتاب و مجله و روزنامه و تحولِ مخاطب از شنونده به خواننده در کارکردِ آن نیز تحولی پیدا شد، به این معنا که قواعدِ آن دیگر تابعی از گفتار باقی نماند، بلکه به خدمتِ معنا و صورتِ نحویِ نوشته در آمد.

مقدماتِ این چرخشِ بنیادین را اختراعِ ماشینِ چاپ فراهم کرد. با چاپِ ماشینی شمارگانِ کتاب‌ها فزونی گرفت و به‌نوبه‌یِ خود به گسترشِ فرهنگِ نوشتاری کمک کرد. کتاب دیگر در جمع و با صدایِ بلند قرائت نمی‌شد، بلکه هر کس می‌توانست کتابی بخرد و آن را در گوشه‌ای امن و آرام نقادانه و بی‌صدا بخواند. با گسترشِ کتاب‌خوانی به تقسیم‌بندیِ دقیق و روشنِ متن، به مشخص کردنِ ساختارِ جمله به کمکِ جمله‌نشانه‌ها بیش‌ازپیش نیاز افتاد.

با این چرخش به‌ویژه از آغازِ سده‌یِ بیستم به بعد رابطه‌یِ بینِ جمله‌نشانه‌ها و زبانِ گفتاری به‌شدت ضعیف شد و اساسِ قواعدِ نقطه‌گذاری بر دستورِ زبان و نحوِ جمله قرار گرفت و درنتیجه نظامی از قواعد پدید آمد که قانون‌مندی‌هایش تا حدِ ممکن مستقل از گفتار و درنگ و آهنگ بود. هدفِ این قواعد این بود که به خواننده‌یِ “ساکت” کمک کند تا ساختارِ نحویِ متن را بهتر بفهمد و معنایِ جمله‌ها را سریع و بی‌ابهام دریابد.

بنابراین تاریخِ نقطه‌گذاری به‌طورِ اعم و تاریخِ ویرگول‌گذاری به‌طورِ اخص را می‌توان گذارِ تدریجی و تکاملی از اصلِ گفتارمحور به نوشتارمحور، از اصلِ تلفظ‌بنیاد به نحوبنیاد و از اصلِ «رتوریک»  به «گراماتیک»  دانست.

متأسفانه اکثرِ دستورنویسانِ ما که درباره‌یِ نقطه‌گذاری و قواعدِ آن مطالبی نوشته‌اند، چرخشِ یادشده از نقطه‌گذاریِ تلفظ‌بنیاد به نقطه‌گذاریِ نحوبنیاد را درنیافته یا به‌درستی در کارشان منعکس نکرده‌اند، تا آنجا که آثارشان آمیخته‌ای از نگاهِ گفتارمحور و نوشتارمحور است.

برای خروج از این آمیختگی و آشفتگی راهِ چاره این است که چرخشِ نوینِ نقطه‌گذاری را به‌درستی دریابیم و با نقطه‌گذاریِ مکث‌بنیاد و «ویرگولِ رتوریک» وداع کنیم و تماماً به نقطه‌گذاریِ نحوبنیاد و «ویرگولِ گراماتیک» روی آوریم.[۳] درکِ درستِ این چرخش و عمل به قواعدِ نقطه‌گذاریِ نوین ما را یک گام از فرهنگِ گفتاری[۴] جدا و به فرهنگِ نوشتاری[۵] نزدیک می‌کند. با این چرخش دیگر بر پایه‌یِ احساس و گوش و گفتار و لاجرم سوبژکتیو و دلبخواهی نقطه‌گذاری نخواهیم کرد، بلکه مجبور خواهیم شد منطقی بیندیشیم و ساختارِ جمله را در نظر بگیریم و متناسب با نحوِ جمله و به‌صورت ابژکتیو نقطه‌گذاری کنیم.

لازم به یادآوری است که فاصله گرفتن از فرهنگِ گفتاری و نزدیک شدنِ هرچه بیشتر به فرهنگِ نوشتاری، که رعایتِ نقطه‌گذاریِ نحوبنیاد یکی از نشانه‌هایِ آن است، ما را بیش‌ازپیش به‌سویِ فرهنگِ انتقادی و تفکرِ منطقی سوق خواهد داد.

دو قاعده‌یِ سلبیِ ویرگول‌گذاری

اکثرِ دستورنویسانِ ما جمله را به دو بخشِ نهاد و گزاره تقسیم می‌کنند؛ بر پایه‌یِ این تقسیم‌بندی نخستین قاعده‌یِ سلبی ویرگول‌گذاری را می‌نویسیم:

قاعده‌یِ ۱: بینِ نهاد و گزاره نباید ویرگول گذاشت.

یکی از اشتباهاتِ رایج گذاشتنِ ویرگول بینِ نهاد و گزاره است. مثلاً می‌نویسند: «خیام، ریاضی‌دان بود». درحالی‌که در این جمله ابداً به ویرگول نیازی نیست، زیرا وظیفه‌یِ ویرگول جدا کردنِ نهاد از گزاره نیست، حتی اگر بینِ آن‌ها مکثی کوتاه باشد، حتی اگر نهاد یا گزاره طولانی باشد. بنابراین در هیچ‌یک از جمله‌هایِ زیر نباید ویرگول گذاشت:

خیام ریاضی‌دان بود.

عمرِ خیامِ نیشابوری ریاضی‌دانِ بزرگی بود.

مادرم چادرش را سر کرد.

مادرِ پیر و ناتوانم چادرِ سیاه و کهنه‌اش را سر کرد.

کوتاهی یا بلندیِ جمله ملاکی برایِ ویرگول‌گذاری نیست. جمله‌هایِ بلند را می‌توانیم با روشِ جایگزینی به جمله‌هایِ کوتاه تبدیل کنیم تا متوجه بشویم که این جمله‌ها نیازی به ویرگول ندارند.

قاعده‌یِ ۲: در جمله‌یِ ساده نباید بینِ فعل و اعضایِ جمله و نیز بینِ اعضایِ ناهم‌پایه‌یِ آن ویرگول گذاشت.

اگر دو عضوِ کنارِ هم ازنظرِ نحوی گوناگون باشند، یعنی به‌عنوانِ‌مثال یکی فاعل و دیگری متممِ مستقیم باشد، نباید میانشان ویرگول گذاشت. بنابراین در جمله‌یِ «کتابِ خوب بهترین دوستِ انسان است» نباید ویرگول گذاشت. اعضایِ دستوریِ همین جمله را به ترتیب بشماریم:

کتابِ خوب (مسندالیه) بهترین دوستِ انسان (مسند) است (فعلِ ربطی)

روشن است که در این جمله تمام اعضایِ کنارِ هم ناهم‌پایه‌اند، یعنی نقشِ دستوریِ گوناگون دارند و درنتیجه این جمله نیازی به ویرگول ندارد.

مهم‌ترین قاعده‌یِ ویرگول‌گذاری

به‌طورِکلی ویرگول را می‌توان مرزنمایِ نحوی تعریف کرد.

مرزنمایِ واژه‌هایِ هم‌پایه: پرویز، داریوش، علی، پروین، مهدی و بهار آمدند.

مرزنمایِ گروه‌هایِ هم‌پایه: پرویزِ داریوش، علیِ پروین و مهدیِ بهار آمدند.

مرزنمایِ بندهایِ جمله‌یِ مرکب: پیرمرد نشست، سیگاری آتش زد و در فکر فرورفت. می‌خواستم بیایم، اما مریض شدم.

مهم‌ترین قاعده‌یِ ویرگول‌گذاری را می‌توان چنین نوشت:

اعضایِ هم‌پایه‌یِ جمله را باید با ویرگول از هم جدا کرد، مشروط بر اینکه حروفی مانندِ «و»، «یا»، «هم … هم»، «یا … یا» و «نه … نه» بینِ آن‌ها نباشد.

قاعده‌یِ بالا دشوار است، اما مادرِ تمامِ قواعدِ ویرگول‌گذاری است. اگر در جمله‌ای چند عضوِ هم‌پایه، یعنی از نظرِ نقشِ دستوریِ یکسان، کنارِ هم باشند، بینِ آن‌ها باید ویرگول گذاشت. مثال‌هایِ زیر هم‌پایگیِ اعضایِ جمله را نشان می‌دهند:

چند فاعل یا مسندالیه در کنارِ هم:

فردوسی، حافظ، سعدی، خیام و مولوی پنج شاعرِ بزرگِ ایران هستند.

چند متممِ مستقیم در کنارِ هم:

این خانه سه اتاق، یک دست‌شویی، یک آشپزخانه و یک حمام دارد.

چند افزوده‌یِ زمان در کنارِ هم:

دفترِ ما روزهایِ شنبه، دوشنبه و چهارشنبه از ساعتِ ۸ تا ۱۶ برایِ مراجعه‌کنندگان باز است.

چند صفت در کنارِ هم:

این هوایِ گرم، دم‌کرده و سنگین برایِ سلامتیِ من مضر است.[۶]

چکیده‌یِ سخن

ویرگول درنگ‌نما نیست، مرزنماست: مرزنمایِ نحویِ کلمه‌ها و گروه‌هایِ هم‌پایه و بندها. ویرگول‌گذاریِ جدید گفتارمحور نیست، نوشتارمحور است؛ تلفظ‌بنیاد نیست، نحوبنیاد است؛ بنیادش بر گوش نیست، بر چشم است؛ سوبژکتیو نیست، ابژکتیو است؛ اساسِ آن بر «رتوریک» نیست، بر «گراماتیک» است؛ برایِ بلند خواندن نیست، برایِ بی‌صدا خواندن است.

برایِ ویرگول‌گذاری باید دستورِ زبانِ فارسی، نحوِ جمله و قواعدِ نحوبنیادِ ویرگول‌گذاری را دانست و به گوش و احساس رجوع نکرد.


[۱] punctuation mark

[۲] Satzzeichen

[۳] در مقاله‌یِ «در ضرورتِ نوشتنِ نشانه‌یِ اضافه» به کوتاهی اشاره کرده‌ام که اگر در نوشته‌یِ خود همه‌جا کسره یا نشانه‌یِ اضافه را بگذاریم، دیگر نیاز به نشانه‌یِ درنگ و کاربردِ ویرگول به‌عنوانِ این  نشانه منتفی می‌شود.

[۴] orality  / Oralität

[۵] literacy / Literalität

[۶] برایِ اطلاعِ بیشتر بنگرید به کتابِ «ویرگول‌گذاری و مبانیِ نظریِ آن: کاربردِ بجا و نابجایِ ویرگول» (انتشاراتِ مهراندیش، ۱۳۹۴) از صاحبِ این قلم.


رضا شکراللهی

منبع : https://khabgard.com/8459

هدف از راه اندازی سایت اقتصادی ایران بررسی مسائل ومعضلات اقتصادی ایران وارائه راهکارهای مناسب می باشد . به امید روزی که شاهد ایرانی آباد و با رونق وشکوفائی اقتصادی باشیم، برای همگان به ویژه بازدیدکنندگان این سایت اقتصادی سرافرازی ونیکبختی آرزو می نمایم. مالکیت سایت اقتصادی ایران برای محمدرضا عادلی مسبب کودهی محفوظ است. سایت اقتصادی ایران درسامانه ساماندهی سایتهای اینترنتی ایران به کدهای شامد: http://eghtesadi1.com به کدشامد: 1-1-750014-65-0-7 http://eghtesadiiran.comکدشامد: 4-0-65-750014-1-1 https://eghtesadi1.irکدشامد: 5-0-65-750014-1-1 http://eghtesadiiran.irکدشامد:6-0-65-750014-1-1 http://eghtesadionline.com کدشامد: 1-1-750014-65-0-8 ثبت گردیده است. انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود. سایت اقتصادی ایران به نشانیهای: http://tarazmani.ir http://eghtesa3.ir http://ehteyaj.ir http://adeli16559.ir http://etabar.ir http://koudehi.ir http://mosabbeb.ir http://namooneh.ir http://namouneh.ir https://eghtesadi1.ir http://eghtesadiiran.ir http://eghtesadi1.com http://eghtesadiiran.com http://eghtesadionline.com قابل مشاهده است. مدیرمسئول سایت اقتصادی ایران : محمدرضا عادلی مسبب کودهی

لطفا دیدگاه خود را ثبت کنید

رفتن به نوار ابزار