طبیعی است که اگر یک عامل تولید ثابت باشد (مثل زمین) و عوامل متغیر به تدریج زیاد شود سهم کمتری از عوامل ثابت نصیب عوامل متغیر می شود. یعنی درحقیقت نسبت زمین یا عامل ثابت تولید به عامل متغیر تولید یعنی کارگر کم می شود. به این ترتیب اگر تعداد بیشتری از کارگران را به کار بگماریم محصول زیادتری به دست می آید ولی مقدار این محصول اضافی دایم روبه کاهش است. طبیعی است از این که با افزودن به واحدهای عوامل متغیر بازده حاصله به تدریج کم می شود نباید تعجب کنیم. البته بعد از رسیدن به نقطه ای، تأثیر بازده نزولی ظاهر می شود قبل از آن این قانون ارزش ندارد زیرا قبل از آن نقطه، افزودن هر واحد عامل متغیر به جای محصول کمتر محصول زیادتری به دست می دهد.
در نهایت قانون بازده نزولی می گوید افزایش برخی از عوامل تولید نسبت به سایر عوامل تولید که مقدارشان ثابت است باعث می شود کل محصول افزایش یابد. ولی پس از نقطه ای محصول اضافی ای که به دنبال افزایش واحدهای اضافی عوامل تولید به دست می آید روبه کاهش می گذارد. این کاهش بازده اضافی نتیجه این امر است که مقادیر تازه از منابع متغیر به تدریج با مقدار کمتری از منابع ثابت ترکیب می شود.
البته اگر هیچ عامل تولیدی (به عنوان مثال زمین و کارگر) ثابت نباشد و همه به یک نسبت تغییر کنند در بسیاری از موارد مقدار محصولی که به دست می آید نزولی نیست. چراکه اگر بتوان هر یک از عوامل تولید را با عامل تولید دیگری به نسبت معینی تلفیق کرد دلیلی برای کاهش بازده نیست. انحرافاتی که در قانون بازده نزولی به وجود می آید مربوط به زمانی است که تولید به صورت صنعتی انجام می شود و مقیاس تولید بزرگ تر می شود. وقتی کارگر، زمین و کلیه عوامل تولید دیگر را دو برابر می کنیم می بینیم که تولیدمان بیشتر از دو برابر می شود. به این کیفیت بازده صعودی می گویند. بازده نزولی که از آن صحبت کردیم در مواردی مصداق دارد که برخی از عوامل متغیر و برخی دیگر ثابت باشند بنابراین وجود بازده صعودی رد قانون بازده نزولی نیست.